زنی آنقدر زیبا که در همان لحظات اول دیدار تمام امیدت به این که با او به جایی برسی را میبازی؛ آنقدر دور به نظر میرسد که خیال رسیدن به او همپهلوی غیرممکن است. کلاهت را آرام سرت میگذاری و رویت را بر میگردانی؛ در را پشت سرت میبندی و میروی؛ بی آن که امیدی به معجزه بسته باشی.
۱۳۸۹ فروردین ۱, یکشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر