رفیق کارد-به-استخوان-رسیدهای را دیدم امشب دم غروب، کنار دریاچه، که رودرروی نسیم مدامی که میوزید، هدفون در گوش با صدای لورینا مک-کنیت نماز میخواند؛ با سجدههای کشدار و نگاههای نمدار دوخته به ابرهای نارنجیشده در افق، و حالتی که محراب آسمان را به فریاد میآورد.
چنین کرد با ما این زندگی.
اگه به من بود ، جای رفیق کارد به استخوان رسیده ات بهشت بود ،
پاسخحذفکه با صدای لورنا مک کنیت میشه کل عرفان رو یه جا به جا اورد .